(٢٠٠٥-٢٠٠٤)

(با ١٢ اجرا در آلمان)

 متن : صادق هدايت

تنظيم برای اجرا و كارگردانی: نيلوفر بيضايی

موسيقی : رضا نوروز‌بيگی

طراح لباس و صحنه : نيلوفر بيضايی

بازيگران :

منوچهر رادين،

فرهنگ كسرايی،

هرمين عشقی

  

خلاصه‌ی نمایش:

… لازمه‌ی تداوم زندگی، ايجاد نوعی فاصله است با ذهنيت نيستی و مرگ، به فراموشی سپردن مرگ. اگر نتوانيم اين فاصله را ايجاد كنيم، دچار نوعی جنون می‌شويم، وارد دنيای ناشناسی می‌شويم.

بوف كور توصيف موقعيتی است ميان زندگی و مرگ. آنكس كه راهی و ياری ندارد، راه گريزی نيز از اين موقعيت نخواهد يافت و “ سكوتِ زبانی را كه ما نمی‌فهميم“ در عمق تاريكی، كه سرتاسر زندگی را در بر گرفته است، می‌شنود. از آنجاست كه تصاوير بيشماری از اعماق گردابی هولناك، تصاويری كه در خاطرات فراموش شده، رؤيا و كابوس که در حافظه زنده می‌شود، دوباره  ظاهر می‌شوند.

بوف كور حاصل اين لحظه‌های تكرارشونده و تصاوير مكرر است. بوف كور بر بستر فضايی آميخته  با حس تنهايی و مرگ به عشق می‌نگرد كه می بايست ما را از اين حسهای نابود‌كننده رهايی ببخشد. اما عشق مانند آهنگی زيباست كه خواننده‌اش موجودی زشت و پست است. موجودی كه مجاز نيستيم با تعمق به او بنگريم.